سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خداوند بخشنده و مهربان

اشعاری که در زیر خواهید خواند یکی از بینندگان همیشگیمان آقای جهان پناه برای ما ارسال نموده که جادارد از زحمات ایشان تشکر نماییم
 

هان ای پسر عزیز ودلبند  .  بشنو ز پدر نصیحتی  چند .
زین گفته سعادت تو جویم  . پس یاد بگیر هر چه گویم .
می باش به عمر خود سحر خیز  . وز خواب سحر گهان بپرهیز  .
اندر نفس سحر نشاطی تیست  . کان را با روح ارتبا طیست . 
در یاب سحر کنار جو ی را . پاکیزه بشوی دست ورو را .
صابونت اگر بود میسر . بر شستن دست ورو چه بهتر .
با هوله پاک خشک کن رو . پس شانه بزن به موی وابرو
کن پاک وتمیز گوش و گردن . کاین کار ضرورت است کردن
تا انکه بپهلو یت نشیند . چرک وگل وگوش تو نبیند .
در پاکی دست کوش کز دست .دانند تو را چه مر تبت است  .
چر کین مگذار بیخ دندان . کان وقت سخن شود نما یان  .
پیراهن خویش کن گزیده . هم شسته و هم اطو کشیده .
کن کفش وکلاه با برس پاک . نیکو بستر ز جا مه ات خاک .
در ایئنه خویش را نظر کن . پا کیزه لباس خود ببر کن .
از نرم و خشن هر انچه پو شی  . باید که به پا کیش بکوشی  .
گر جامه گلیم یا که دیباست . چون وتمیز بود زیباست .
چون غیر به پیش خویش بینی . انگشت مبر به گوش وبینی  .
دندان بر کس خلال منمای . ناخن بر این وان مپرای .
در بزم چنان دهن مدران . کت قعر دهان شود نمایان .
خمیازه کشید می نباید . طوری که به خلق خوش نیاید .
چون بر سر سفره ای نشستی . زنهار مکن دراز دستی .
زان کاسه بخور که پیش دستست .بر کاسه دیگری مبر دست .
ده قوت زبیش وکم شکمرا.در بند مباش بش وکم را .
با مادر خویش مهر بان باش . اماده خد متش به جان باش .
باچشم ادب نگر پدر را  . از گفته او مپیچ سر را .
چون این دو شوند از تو حورسند .خور سند شود زتو خدا وند .
در کو چه چو میر وی به مکتب . معقول گذر کن و مودب .
چون با ادب و تمیز باشی . نزد همه کس عزیز باشی .
در مدرسه ساکت و متین شو .بیهو ده مگوی و یاوه مشنو .
اندر سر درس گوش میباش . با هوش وسخن نیوش میباش .
میکوش که هر چه گوید استاد . گیری همه را بچا بکی یاد  .
کم گوی مگوی هر چه دانی . لب دوخته دار تا توانی .
بس سر که فتاده زبان است . با یک نقطه زبان زیان است .
ان قدر رواست گفتن ان . کا ید ضرر از نهفتن ان  .
نادان به سر زبان نهد دل . در قلب بود زبان عا قل .
اندر وسط کلام مردم . لب باز مکن تو بر تکلم  .
زنهار مگو سخن بجز راست . هر چند تو را دران ضر ر هاست
گفتار دروغ را اثر نیست . چیزی زدروغ زشت تر نیست  .
تا پیشه تو ست راست گو ئی . هر گز نبری سیاه رو هی .
از خجلت شرمش ار شود فاش . یاد ار دگر دروغ متراش .
چون خوی کند زبان بد شنام  . ان به که بر یده باد از کام
از عیب کسان زبان فرو بند . عیبش به زبان خویش مپسند .
زنهار مده بدان به خود راه . کز مو نس بد نعوذ با لله .
در صحبت سفله چون در ائی . با لطبع به سفلگی گرا ئی .
با مر دم ذی شرف در امیز . تا طبع تو ذی شرف شود نیز .
لبلاب ضعیف بین که چندی .پیچد به چنار ارجمندی .
در صحبت او بلند گردد .مانند وی ار جمند گردد .
در عهد شباب چند سالی . کسب هنری کن و کمالی .
تا انکه به روز گار پیری . در ذلت و مسکنت نمیری .
امروز دگر پیش از این نیست . بی علم دگر نمیتوان زیست .
گر صنعت و حر فتی نداری . زحمت ببری ز زندگانی .
از طب و طبیعی و ریا ضی قلب تو به هر هست راضی .
یک فن بپسند و خاص خود کن . تحصیل به اختصاص خود کن .
چون خوب کم از بد فزون به . زی فن به جهان ز ذو فنون به .
خوانم به تو بیتی از نظامی . ان میر سخنو ران نامی .
پالانگری به غایت خود . بهتر ز کلاه دوزی بد .
ان طفل که قدر وقت دا نست . دا نستن قدر خود توانست .
هر انچه رود زدست انسان . شاید که بدست اید اسان .
جز وقت که پیش کس نیاید . چون رفت ز کف به کف نیاید .
گر گو هری از کفت برون تا فت . در سایه وقت میتوان یافت .
ور وقت رود زدستت ارزان . با هیچ گهر خرید نتوان .
هر شب که روی به جامه خواب . کن نیک تا مل اندر این باب .
کان روز به علم چه افزود . وز کرده خود چه بر ده ای سود .
روزیکه در ان نکر ده ای کار . ان روز زعمر خویش مشمار .
من میروم تو مانده خواهی . وین دفتر درس خوانده خواهی .
اینجا چه رسی مرا دعا کن . با فا تحه رو حم اشنا کن








ارسال شده در توسط mohammad